سلام. بعضی وقتها که عکسها رو مستقیم از روی سایت اصلی شون لینک میدم مثل عکس پست قبلی؛ اگه سایت طرف داون شه عکس ما هم می پره. بگذریم.
محرم شروع شده و آدم نمی تونه بی تفاوت باشه حتی اگه توی مالزی باشه. فکر نکنم عکسی گویا تر از این تابلوی استاد فرشچیان باشه:

امیدوارم که به قول شهید مطهری شور و شعور با هم باشه...

سلام. بدجوری انتطار می کشه، نه؟

از کاریکاتورهای علی جهانشاهی





سلام. این عکسها از جنگل روبروی آپارتمان ماست. مالزی تقریبا در اکثر مناطق پر از جنگله. بالاخره منطقه استوایه دیگه.



پس پریشب مسابقه فینال بسکتبال دانشگاه بود. رفتیم تشویق بچه ها. برنده هم شدیم.(تیم اف آی تی). امروز شنبه و فردا یکشنبه است و قاعدتا تعطیل. ماه محرم هم داره میرسه.
این سخنرانیها رو از دکتر کدیور که مربوط به این ایام است بخونید وگوش کنید. قطعا از انجام خیلی کارها و رفتن به خیلی جاهای دیگر بهتر و سودمند تره.
ولايت جائر، شام غريبان، جبهه مشارکت ايران اسلامی، کانون توحيد، تهران - فایل صوتی
معرفت حسينی، عاشورا، منزل مهندس صباغيان، تهران - فایل صوتی
دعای حسينی، شب عاشورا، منزل مهندس ميثمی - فایل صوتی
جوانمردی عباس (ع)، دانشگاه تربيت مدرس، تهران
محک امر به معروف و نهی از منکر، دانشگاه ابوعلی سينا، همدان - فایل صوتی

توی این اوضاع هرچی بخوام بگم سیاسی میشه... حداقل نکردن صبر کنن انتخابات برگزار شه بعد روزنامه ها رو ببندن. هدیه 25 هزار تومنی شهردار به معلما ... اگه خواستید این حرفهای بهنود رو بخونید. فعلا جز این کمیک چیزی ندارم


سلام. یه دفعه هم شما بگید؛ نظرتون چیه؟


من ندارم سر يأس
زير بي حوصلگي هاي شب از دورادور
ضرب آهسته پاهاي كسي مي آيد
شاید من شاید شما، شاید همه باهم؛
شاید او، خورشید نور افشان هر هفت آسمان

سلام. یکی می گفت آره فلانی یه چیزهایی رو می بینه، یه چیزهایی رو می دونه که ما نمی دونیم وبر اساس اون تصمیم می گیره. گفتم؛ ببین اگه ادعا داریم دموکراسیه فلانی باید بیاد با دلایلش مردم قانع کنه اگه قانع نشدن باید به هر حال حرف اکثریت اجرا شه؛ می گه اصلا کی می گه اکثریت اینو می خوان؟ یادم می افته اکثریت 70 درصد رای دهنده ها یا اون بیست و سه چهار میلیون نیستن، اکثریت در مورد خودی هاست
می گفتن شاه یه حزب زده بود، اعتراض می کردن که نمیشه که همه یه نظر داشته باشن، گفته بود هرکی نمی خواد پاسپورتش حاضره، بیاد بگیره بره
این طور شنیدم که اواخر رژیم شاه یه عده می گفتن آره این شاه آدم خوبیه، دور و بریهاشن که آدمهای بدی هستند
دیده ها و شنیده ها، حقایق و وقایع؛ همشون باید فقط آرشیو شه فکر کردن بهشون جز سردرد سودی نداره؛ اصلا کی به شما گفته فکر کنی؟ کی به شما گفته نظر بدی؟

پریشب سفارت ایران بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب و عید قربان مراسمی در هتل فلامینگو کوالالامپور برگذار کرد. حسین رفیعی و چنگیز حبیبیان و نظام اسلامی رو دعوت کرده بودن. به اضافه چندتا از هنرمندهای محلی و آقایی به اسم امینی که با دستش توی سایه نمایش بازی می کرد...

صد و بیست ودو نفر از نماینده ها هم که استعفا دادند. من نمی دونم آقایو منتظر چه اتفاقی هستند تا نظر مردم رو هم در کارهاشون دخیل کنند؟ اصلا مگه غیر از اینه که هرکس سر هر کاری هست از طرف مردم اون کار رو داره انجام می ده؟، از بیت المال که پول مردمه داره حقوق می گیره؟ دیگه کار به جایی رسیده که آقای کروبی هم که اکثرا به ریش سفیدی معتقد بود بعد از استعفا طی یک سخنرانی گفت:
صدای سخنرانی آقای کروبی صدای خواندن استعفانامه
"...اگر كسي نماز خواند و مسلمان بود، حج رفت اما كلاهبرداري كرد اين التزام عمل به اسلام نداره، اين مساله درست اما كسي كه نماز خواند و مسلمان بود و حق مردم را ضايع كرد آيا اين التزام عملي به اسلام دارد؟ اگر كسي روزه گرفت، آدم خوبي بود اما من مي‌دانم كه معتقد به راي مردم نيست آيا اين التزام به قانون اساسي دارد؟
امام فرمودند با 500 نفر نبايد تصميم گرفت نبايد بگويند سياست حق مجتهدين است، امام كجاست كه ببيند 500 نفر نيستند و امروز 6 نفر دخالت مي‌كنند و تصميم‌ مي‌گيرند..."


اصلا فلسفه مجلس اینه که مردم یک عده ای رو به عنوان نماینده خودشون انتخاب کنند، یعنی یک نفر رو به عنوان وکیل خودشون برای تصویب قوانین کشور تعیین کنند. من نمی دونم این چه معنی می ده که یک عده بگن نه ما تشخیص می دیم شما این آقا رو نباید انتخاب کنید. اصلا اگر 100 هزار نفر آدم مثلا کچل داشته باشیم. این صد هزار کچل حق ندارن یکی مثل خودشون رو توی مجلس بفرستن؟ مگه همه مردم یک جور و یک شکلن که نماینده ها مثل هم بشن اونم مثل نظر آقایون. بنظر خیلی ساده می آد ولی نمی دونم چرا بعضی ها خودشون رو به نفهمی می زنن.