پریشب سفارت ایران بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب و عید قربان مراسمی در هتل فلامینگو کوالالامپور برگذار کرد. حسین رفیعی و چنگیز حبیبیان و نظام اسلامی رو دعوت کرده بودن. به اضافه چندتا از هنرمندهای محلی و آقایی به اسم امینی که با دستش توی سایه نمایش بازی می کرد...

صد و بیست ودو نفر از نماینده ها هم که استعفا دادند. من نمی دونم آقایو منتظر چه اتفاقی هستند تا نظر مردم رو هم در کارهاشون دخیل کنند؟ اصلا مگه غیر از اینه که هرکس سر هر کاری هست از طرف مردم اون کار رو داره انجام می ده؟، از بیت المال که پول مردمه داره حقوق می گیره؟ دیگه کار به جایی رسیده که آقای کروبی هم که اکثرا به ریش سفیدی معتقد بود بعد از استعفا طی یک سخنرانی گفت:
صدای سخنرانی آقای کروبی صدای خواندن استعفانامه
"...اگر كسي نماز خواند و مسلمان بود، حج رفت اما كلاهبرداري كرد اين التزام عمل به اسلام نداره، اين مساله درست اما كسي كه نماز خواند و مسلمان بود و حق مردم را ضايع كرد آيا اين التزام عملي به اسلام دارد؟ اگر كسي روزه گرفت، آدم خوبي بود اما من مي‌دانم كه معتقد به راي مردم نيست آيا اين التزام به قانون اساسي دارد؟
امام فرمودند با 500 نفر نبايد تصميم گرفت نبايد بگويند سياست حق مجتهدين است، امام كجاست كه ببيند 500 نفر نيستند و امروز 6 نفر دخالت مي‌كنند و تصميم‌ مي‌گيرند..."


اصلا فلسفه مجلس اینه که مردم یک عده ای رو به عنوان نماینده خودشون انتخاب کنند، یعنی یک نفر رو به عنوان وکیل خودشون برای تصویب قوانین کشور تعیین کنند. من نمی دونم این چه معنی می ده که یک عده بگن نه ما تشخیص می دیم شما این آقا رو نباید انتخاب کنید. اصلا اگر 100 هزار نفر آدم مثلا کچل داشته باشیم. این صد هزار کچل حق ندارن یکی مثل خودشون رو توی مجلس بفرستن؟ مگه همه مردم یک جور و یک شکلن که نماینده ها مثل هم بشن اونم مثل نظر آقایون. بنظر خیلی ساده می آد ولی نمی دونم چرا بعضی ها خودشون رو به نفهمی می زنن.