سلام.
مراسم جایزه به وبلاگ نویسهای برتر هم برگزار شد. من که یادم رفت برم! فعلا این عکس داشته باشید تا بعد...




بعد از بازتاب منفی سخنان آقای فاکر از اساتید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نسبت به آقای خاتمی در قشرهای مختلف, آقای فاکر با ارسال نامه ای به ایسنا تصریح کرده که منظور وی از آقای خاتمی آقای محمدرضا خاتمی بوده!

حالا چه ربطی بین محمدرضا خاتمی و بنی صدر وجود داره خدا می دونه!


سلام
نمی دونم خبر دارید یا نه؛ اطراف اصفهان چاه هوایی هست، یعنی یه مناطقی هست که با اطرافش اختلاف فشار داره از قدیم هم این اطراف اصفهان هواپیما خیلی سقوط می کرد. این دفعه هم از بخت بد گریبان یک سری از دست اندرکاران صنعت هواپیمایی اوکراین رو گرفت که برای مراسم افتتاح هواپیمای "ایران 140" به ایران سفر می کردن....


سلام.
ديروز موقع نهار رفتم دانشگاه شريف با بچه ها نهار خورديم، عجب قرمه سبزي مزخرفي بود؛ بگذريم! بعد از نهار رفتيم توي سالن اجتماعات، جلسه پرسش و پاسخ با آقاي شريعتمداري مدير مسئول روزنامه كيهان بود.

باز هم همون حرفهاي هميشگي، نمي دونم چرا يه سري حرفها براي خيلي ها واضحه ولي بعضيها اين حرفها رو نمي فهمن. خيلي حال اينكه توضيح بيشتر بدم ندارم چون معلومه توي يه همچين جلسه اي سوالات چيه وجوابها هم چيه.


سلام!
سایت شورای عالی اطلاع رسانی رو ببینید.
همین





وضعيت تفكر در ايران معاصر
گفت وگويی با استاد مصطفي ملكيان


چكيده:‌ در اين گفت وگو آقاي ملكيان به سه عامل مؤثر در وضع انديشگي ما اشاره مي كند:‌نخست، عدم ميل به تغيير جهان؛ دوم، زير سؤال رفتن مشروعيت حكومت ها وتوسل آنها به عالمان ديني؛ سوم سرخوردگي حاصل از شكست در برابر مغول وتيمور. ايشان گرته برداري از فرهنگ غرب را امري ممدوح مي داند وآن را راهي كم هزينه به حساب مي آورد.





نظر سنجی موسسه نظر سنجی جهاد دانشگاهی نقل از ایسنا:
‌٦/٩٦ درصد شهروندان بر اين باورند كه خاتمي در زمينه‌ي تحقق اهداف خود با مانع روبه‌رو بوده است. مهم‌ترين موانع در نظر پاسخ‌گويان، كارشكني مخالفان (‌٨٨ درصد)، نداشتن اختيارات قانوني (‌٦٩ درصد)، عدم همراهي ديگر اركان نظام (‌٢/٨٠ درصد)، تندروي برخي از اصلاح‌طلبان (‌٣/٦٩ درصد)، نامساعد بودن شرايط خارجي و بين‌المللي (‌٣/٥١ درصد) و اصلاح‌ناپذيري نظام (‌٢/٥٣ درصد) است.
‌٣/٦٩ درصد با اين نظر كه «خاتمي باعث تضعيف دين در جامعه شده است» مخالف هستند و ‌٤/٢١ درصد با آن موافق هستند.
‌٦/٧١ درصد مخالف اين موضوع هستند كه خاتمي به نفع خود عمل كرده است و ‌٣/٦٩ درصد گفته‌اند كه وي از اعتماد مردم سوءاستفاده نكرده است.



سلام.
"... بي‌ترديد، مؤلفه قدرت فرهنگي‌-اجتماعي‌، بنيادي‌ترين مؤلفه قدرت نظام برآمده از انقلاب ‌اسلامي بوده و هست‌. بعد از گذشت دو دهه از انقلاب‌، كماكان سپهر «فرهنگ‌» بارزترين و برجسته‌ترين چهره نظام است‌. به رغم اين واقعيت (ابتناي نظام بر مؤلفه قدرت فرهنگي‌) بعد از انقلاب (خصوصاً بعد از جنگ‌)، نظام از استعداد توليد و بازتوليد فرهنگي بسيار پايين و ناكارآمدي برخوردار بوده است‌. به بيان ديگر، به مرور زمان تنها مؤلفه قدرت نظام‌، تبديل به‌ تهديدزاترين و بحران‌زاترين عرصه نظام شد. به اقتضاي طبيعت انقلاب و ماهيت نظام مذهبي‌، رنگ فرهنگ ديني را بر تمامي مؤلفه‌ها و عرصه‌هاي ديگر افشانديم‌، اما، تمهيدي براي ممانعت‌ از بازنمايي و بازتعريف ناهنجاري ديگر در سيماي فرهنگي نينديشيديم‌. از اين رو، هر بي‌هنجاري و تهديدي‌، جامه‌اي فرهنگي بر تن كرد و ستون خيمه نظام را مورد هجمه‌هاي ‌گوناگون قرار داد..." این مطلب رو از سایت مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری برداشتم، حتماً یه سری بزنید.

آمار جالبي از سايت پرشين بلاگ
11 آذر 1381
يک بررسي آماري از سايت پرشين بلاگ انجام شده است که بسيار جالب مي باشد:
تاريخ: 10 آذر 1381
زمان: 13:30
تعداد يادداشتها: 105360
تعداد پيامها: 216185
نسبت تعداد پيامها به يادداشت ها: ۰۵/۲ (اگر يادداشتهايي که براي آنها پيام گذاشته شده است را در نظر بگيريم اين نسبت به ۱/۴ مي رسد.)
تعداد کاربراني که در ليست قرار دارند: 5009 نفر (41/76% مرد و 23/59% زن)
تعداد کاربراني که تاکنون ثبت شده اند: 20897 (81% مرد و 19% زن)
تعداد بازديدکنندگان اين وبلاگها از 15 مرداد 1381: 2701594
آمار بالا نشان مي دهد که از ابتداي کار سايت تاکنون بطور متوسط 26 يادداشت و 52 پيام در هر ساعت به سايت ارسال شده است. آمار ماه اخير نشان مي دهد که بطور متوسط 48 يادداشت در هر ساعت (8/0 در هر دقيقه) و 126 پيام در هر ساعت (2 پيام در هر دقيقه) به سايت ارسال شده است!

: حالا با اين همه اسقبال يه عده شروع كردن به گير دادن به اين بندگان خدا؛ كه آره سايتتون در پيته امنيت نداره و فلان. بابا عين همين هكي رو كه تويه پرشين بلاگ انجام مي شه تويه بلاگ اسپات هم هست؛ حداقل خوبي پرشين بلاگ اينه كه مدير سايت زبون آدم(فارسي)! بلده راحتتر كارت رو درست مي كنه. اگر هم انتقاد يا راه حلي براي مشكلات داريد، راهش اين نيست كه طرفو آزار بدين...





سلام!
می دونید هوشتون چقدره؟ یه سری به این آدرس بزنید ضرر نمی کنید...


راستی آهنگ رو عوض کردم آهنگ سریال پوآرو! خوشتون میاد؟




سلام!
چون من معمولاً نصف شبا می نوشتم این چند شب قبل فرصت نشد مزاحمتون بشم. بجاش تلافیشو از این به بعد در میارم!
اول یه دوست تویه یاهو مسنجر بهنون معرفی کنم، بعله جناب فارسی دیک؛ اگر آیدیه : farsidic رو به فرندهاتون اضافه کنید همیشه یک دوست بامزه که کلمات انگلیسی رو ترجمه کنه کنار دستتون دارید. تازه فال هم می گیره! بزودی امکان ترجمه فارسی به انگلیسی هم بهش اضافه میشه.


سلام!
باز باران با ترانه می خورد بر سقف خانه...


سلام!
شبهای قدره التماس دعا...


سلام!
از میوه های درخت شوم حکم آغاجری؛ اعتراض اتحادیه اروپا و گزارش برگذاری سالگرد فروهرها


Driving in some cities

One hand on wheel, one hand out of window :

Chicago.
=======================

One hand on wheel, one hand on horn :

New York.
==========================
One hand on wheel, one hand on newspaper, foot solidly on accelerator:

Boston.
==========================
Both hands on wheel, eyes shut, both feet on brake, quivering in terror :

Ohio, but driving in California.
==========================
Both hands in air, gesturing, both feet on accelerator, head turned to talk to someone in back seat:

Italy.
=============================
One hand on horn, one hand greeting, one ear on cell phone, one ear listening to loud music, foot on accelerator, eyes on female pedestrians, conversation with someone in next car :

Welcome to Tehran!



سلام.
الان تقریباً خستم، گرفته و شاکی؛ تا کی باید تو سر خودمون بزنیم،


...اعتراض دانشجویان شریف به حکم آقاجری...
یعنی اینقدر از درک و شعور بی بهره ایم، یعتی 60 میلیون شعور عرضه اداره مملکتشون ندارن، چقدر باید هزینه کنیم تا درست بشه؟


مثل این که ای گوگل علاقه زیادی به وبلاگها داره اگه توش فارسی تایپ کنین "سجاد" اولین رکورد گوگل وبلاگ منه!


سه تا فلش هم بهتون نشون می دم که ببینید ودعا کنید. اولیش یه بچه بامزس، دومیش یه نمایش دراماتیکه! سومیش هم از شاهکار های میکروسافت.


سلام!
دو تا خبر جالب شنیدم که اول دومی رو می گم:
راشل کرو رو که حتما میشناسین با بازی نقش ماکسیموس توی فیلم گلادیاتور، چند وقت پیش توی یه رستوران انگلیسی دعواش شد و با اون همه دبدبه وکبکبه ی تو فیلماش از یه میلیونر انگلیسی کتک خورده!
دوم اولی رو می گم:
دکترا گفتن که جناب دیوید بکهام بازیکن عشق تیپ!، که چندی پیش مصدوم شده بود؛ یکی از دنده هاش شکسته وتا سه هفته نمی تونه بازی کنه.


سلام!
مرحله اول مسابقه برترین وبلاگها برگذار شد. برید یه نگاهی بندازید. در ضمن من یه سری لینک کنار وبلاگ اضافه کردم. اینا جاهایی که سر میزنم ولی قطعا واضحه که:
1. لینک دادن من به این مطالب نشانه ی تایید اونها نیست.
2. نباید دنبال لینک من در وبلاگهای مربوطه بگردید.




سلام!
چند روز پیش داشتم توی خیابان ولیعصر راه می رفتم. رسیدم به طالقانی، منتظر شدم تا چراغ ماشینها قرمز بشه واز خیابان رد شم. کنارم یک نفر خارجی فکر می کنم اروپای شمالی وایساده بود. وقتی خواستیم از عرض خیابان رد شیم یه تاکسی بدون توجه به عابرین می خواست رد شه و به راست بپیچه. آقای خارجی در حالی که روشو به تاکسی کرده بود چراغ قرمز رو بهش نشون داد، ولی راننده بی اعتنا رد شد و رفت. من که این صحنه رو دیدم خندم گرفت که طرف هنوز نفهمیده اینجا تهرانه و قوانیین در حد اجبار رعایت میشه، یه نگاهی به طرف انداختم شروع به عبور از خیابان کردم، وقتی رسیدم اون طرف خارجیه بهم گفت( با فارسی دست وپا شکسته کتابی):
- ببخشید. شما دانشجو هستید؟
- بله!
- گواهینامه هم دارید؟
- بله!
- روزتون بخیر!!

یعنی داداش خنده که نداره هیچ، گریه هم داره.


چشمتون روز بد نبینه! ما قبلاً یه گندی زده بودیم یه جا، حالا بوش در اومده! دعا کنید ختم به خیر بشه. جدی میگم. ):



من ره به خلوت شب هرگز نبرده بودم
پیدا نمی شدی تو شاید که مرده بودم


سلام!
آقا این گوگل رو در یابید که میله ابزار فارسیش راه افتاده. چه قدر فعالن، بی خود نیست که برترین موتور جستجو هستن.


دوتا چیز می خوام بهتون معرفی کنم که شاید بدونید. اول اینکه ضمیمه های روزانه وهفتگی همشهری رو از دست ندید. انصافاً قشنگن و براشون زحمت کشیده شده. دوم این مجله ی وزین چلچراغه که خوب مجله ایه. نسل سومی وتوپ!


سلام!
می خوام ازین به بعد کمتر سیاسی بنویسم. چرا؟ چون تویی این دوره و زمونه همه سیاستمدارن ماشالا اونم اکثراً از نوع منتقد که خدایی معلوم نیس اگه کارو دست خودشون هم بدن، چه گندی می زنن. البته نمی خوام از کسی دفاع کنم، نسبت به اوضاع مملکت هم بی خیال نشدم ولی اینا بمونه برایه موقع عمل. از این حرفا تویه بقیه ویلاگا، قشنگترش، بهترش، تندترش، خلاصه همه جورش پیدا می شه. بگذریم.


سلام!
بالاخره دیشب سخنگوی قوه قضاییه در تلویزیون آمد و گفت حکم صادر شده برای آغاجری بدوی است و جای تجدید نظر دارد. از قدیم هر وقت ما یه کار اشتباه می کردیم و بعدش می خواستیم عذرخواهی کنیم می گفتند "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی". حالا، والا ما با این اوضاع در تشخیص عقلا عاجزیم. یه کمکی بکنید!


سلام!
بالاخره از بس پس وپیش کردند ما نفهمیدیم این ماه رمضان کی شروع شد. به هر حال از همه دوستان التماس دعا داریم. اگر هم قصد دعوت ما به افطار دارید، می دونید که اصلاً در مرام ما نیست دست رد به سینه کسی بزنیم!(وقتی هیشکی مارو تحویل نمی گیره خودمون باید خودمون تحویل بگیریم)


از فواید سیاست های تنش زدایی و دوستیابی! آقای خاتمی:
حتماً مستحضرید که به تازگی چقدر این ملک عبدالله(ولی عهد عربستان و حاکم واقعی) به ایران و به خصوص آقای خاتمی علاقه مند شده، (بهتره بدونید که جناب ملک عبدالله در سال1366 دستور کشتار حجاج ایرانی رو داده بود!) .حتی بعضی یکی از علل کدورتهای پیش اومده بین آمریکا و عربستان رو همین نزدیک شدن عربستان به ایران می دونند. القصه؛ می گویند که طی آخرین سفر آقای خاتمی به عربستان، دو طرف در مورد موضوعات مختلف بحث و تبادل نظر می کردند تا این که موضوع به جزایر سه گانه ایران می رسه. ملک عبدالله می پرسه که این مشکل حل نشده؟ می گن نه این شیخ فلانی حاکم امارات هر از چندی یه گیری میده. از اون موقع تا حالا دیگه صدای شیخ مربوطه شنیده نشده.
حالا هی بگید کاراین سید درست نیست!
خدا امثال ملک عبدالله رو در قسمتهای شمالی هم زیاد کنه، بلکه بتونیم حقمون رو از این نیم وجب آذربایجان هم بگیریم!


سلام!
ماه رمضان هم داره می آد.
برای این ماه آماده ایم؟
"اللهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان، فغفر لنا فی ما بقی منه" آمین!


سلام!

حرفی برای گفتن ...
درخاطرم نبود !
شعری برای ماندن ...
در دفترم نشست !
(خون)

"...توقف مطلقاً ممنوع يعنى اگر عشقت کشيد خودرو نازنينت را پارک کن حتى اگر اينکار خيابان را مسدود کند و ترافيک از حرکت بيفتد. پولشو میدم، مگه چيه..."!

حرف جالبی بود؟ کاملش اینجاست. حتماً بخونیدشون: TehranAvenue

سلام!
مرگ چیزیه که ازش گریزی نیست، یعنی کاملاً عقلاییه وبه تجربه برایه همه ثابت شده. هر از چندی هم با مرگ کسایی از دور و نزدیک، بخصوص کسانی که دوستشون داریم یادآوری دوباره ای در مورد حتمی بودن مرگ بهمون میشه. به نظر من یکی از دلیلهایی که باعث می شه آدم در طول زندگیش هرکاری نکنه و احتمالاً هدفمند وبا برنامه ریزی زندگی کنه، همین عدم جاودانگی در دنیاست. به نظر من بهتره یه جوری زندگی کنیم که نوار از هر کجا قطع شد خیلی پشیمون نشیم. حالا چه به آخرت و معاد و ... اعتقاد داریم چه نداریم. یعنی جوری زندگی کنیم که لحظه مرگ با خیال آسوده ،حالا اگه همه ی توان رو در راستایه هدفمون بکار نگرفتیم؛ حداقل اکثر عمرمون بهش اختصاص داده باشیم. به نظرم پشیمون مردن مثله با اضطراب و نگرانی به خواب رفتنه.
حالا چی شده اینو می گم، آخه این مرگهای وبلاگ داران که آدم بالاخره یه جور احساس نزدیکی باهاشون داره، به اینفکر انداختم.

موفق و سربلند باشید

"از همان اول مطمئن بودم که نیروهای ويژه روسی به گروگانگیران حمله خواهند کرد ، مصاحبه پوتین کاملا نشان داده بود که قصد باج دادن را ندارد با این حال با وجود آن همه جنگاور شجاع و چریک آموزش دیده چچنی تقریبا مطمئن هم بودم که اگر نه همه لااقل چهار صد نفر به بالا کشته بشوند . هنوز هم باورم نمی شود که ظرف چند دقیقه موفق شده باشند محل را اشغال کنند آن هم با این تلفات نسبتا کم . دارم فکر می کنم اگر اینجا یک چنین گروگان گیری بشود چه می شود ؟ مثلا به فرض بعید گروهی عرب یک فرهنگسرا با هفتصد نفر را اشغال بکنند و در ازای آزادی آنان تقاضای تخلیه جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس را بکنند . در مرحله اول مساله از اساس تکذیب می شود . در مرحله دوم حمله پاسدارها و پلیس ناکام می ماند . در مرحله سوم همه گروگان ها کشته می شوند . در مرحله چهارم حمله مجدد با آر پی جی و موشک و بمب به نابودی کامل محل و مرگ همه گروگانگیر ها منجر می شود . در مرحله پنجم مساله ای که زمانی تکذیب شده بود تایید می شود..."
به نقل از خلبان کور: (http://iranmehr.blogspot.com)
: به نظر من هم یه چیزی تو همین مایه ها، ولی نه به این خنده داری.


سلام!
امشب می خوام صاف برم سر اصل مطلب از شعر و ... هم خبری نیست.
آقا تا حالا اندر احوالات صدا و سیما و حول حوشش دقت کردید؟ اگه نکردید بیاید تا با هم یه دوری بزنیم...
مثلاً یه کم در مورد وضع مالی صدا وسیما حرف بزنیم. طبق محاسبات موثق درآمد صدا وسیما از تبلیغات شبکه های تلویزیونی، بلغ بر سالی 70 میلیارد تومان است. برای تفهیم بیشتر بهتره بدونید که فقط تبلیغات "قلم چی"(موسسه کنکور) در تلویزیون، سالی سه میلیارد تومان است. هنگام دفاع از لایحه بودجه صدا وسیما این مبلغ تنها 20 میلیارد تومان عنوان شد. حالا این در آمد مضاف بر درآمد هایی از جاهای دیگر مانند شرکت سروش که (نماینده تجهیزات صوتی حرفه ای سونی هم هست.) "چه مناقصه هایی که به ناحق برنده می شود" و" چه تبلیغاتی که برایش نمی شود"؛ و یا روزنامه ی جام جم که با چه دغل کاریهایی سعی در بیرون راندن "همشهری" از گود دارد می باشد. حالا ملت انقلابی همیشه در صحنه، بیابید منبع درآمد گروههای مختلف را، منبع مالی برنامه هایی چون چراغ.
مثل اینکه بازهم دست استکبار جهانی داره از آستین ما بیرون میاد!


1: کی به کیه؟ دنیا دست کیه؟ تویه این مملکت چه خبره؟ کی رئیسه، قانون چیه؟
2: هیس! کیه داره تشویشه اذهان عمومی میکنه؟ کیه داره نظر سنجی میکنه؟


سلام!
باید سعی کنم بیشتر بنویسم، این جوری پیش نمیره!

سلام!
عید همه مبارک. فکر کنم اینی که حافظ گفته، از قشنگترین چیزاییه که میشه گفت:
ای پادشه خوبان داغ از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

فریاد...


مغز
خنديد، كتكش زدند.
ساكت نشست، متهم به توطئه خزنده شد.
دنبال خوشگذراني رفت، به اتهام فساد اخلاقي دستگير شد.
دنبال ثروت رفت، به اتهام فساد مالي دستگير شد.
دنبال قدرت رفت، به اتهام اقدام عليه حكومت دستگير شد.
گريه كرد، به اتهام اشاعه نااميدي بازداشت شد.
نوشت، به اتهام اشاعه اكاذيب و اهانت به مسوولان دستگير شد.
ننوشت، توسط دوستانش متهم شد.
راه رفت، به اتهام ولگردي كتك خورد.
نشست، متهم به ايجاد سدمعبر شد.
...و بالاخره يك روز مغزش را به كار انداخت و فرار كرد.

نتيجه‏گيري اخلاقي: يك علت فرار مغزها اين است كه آدم مغزش را به كار مي‏اندازد.

(به نقل از نبوي آنلاين)" www.nabavionline.com"





سلام!
والا چی بگم! یه بنده خدایی می گفت:
می دونی مشکل ما ایرانیا چیه؟
گفتم نه!
گفت اینه که انگیزه پیشرفت نداریم.
گفتم یعنی چی؟
گفت اولاٌ ما هزار جور ثروت خدادادی داریم که ازش پول در میاریم، پس مردم برایه چی زور بزنن و تلاش کنن یا درس بخونن و علم وکار تولید کنن.
دوماٌ یه گذشته پر افتخار چه از نظر علمی، هنری، فرهنگی، نظامی ... که خلاصه میشه باهاش کلی پز داد؛ برای همین درد نبود افتخار هم نداریم.
بیچاره آیندگان!
می گید چرا؟!
آخه تا اونا بیان:1- ما با این تنبلی و خودخواهیمون؛ ثروت خدادادیی که بتونن بهش اتکا بکنن که باقی نمی زاریم.
2- از بسکه گند زدیم چیزی برای افتخار نمی مونه اون گذشته هاروهم سیاه می کنیم.
خدا وکیلی حق داریم؟
می تونیم بعدن جوابشو بدیم...


سلام!
یه دونه آهنگ هم گذاشتم ول بلد نیستم کاری کنم بچرخه. کسی هست بلد باشه؟ اصلاً آهنگه قشنگ هست؟


سلام!
اگه بدونید امشب چه قدر تو سر خودم زدم تا این وبلاگ دوباره رو فرم اومد...

سلام!
یه لوگو هم برای خودم درست کردم. اگه کسی خواست با لوگو لینک بده بتونه! بقول قدیمیا " طرف تو ده را نمی دن سراغ خونه کدخدا را می گرفت! "



سلام!
آقا به دلیل درخواست های مکرر دوستان! سیستم نظرخواهی رو هم از این به بعد علم می کنیم! علاقه مندان این وبلاگ! دیگه ناراحت نباشید؛ می تونید نظراتتون رو به گوش همه برسونید!


دردل دوست به هرحیله رهی باید کرد
طاعـت ار دسـت نیـایـد گنهی باید کرد
***
اگر رفـیق شفـیـقی درست پیمان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
***
زاهد خـلوت نـشـیـن دوش به میـخـانه شد
از سـر پیـمـان گذشـت بر سـر پیـمـانه شد
صوفی مجلس که دی جام وقدح میشکست
باز به یک جرعه می عاقـل و فرزانه شد
***
نمی دونم نظرتون چیه ...
اگه تا اینجاش خوب بود پس بقیه اش رو هم بخونید:
بـا مـدعـی مگـویـیـد اسـرار عـشـق و مستی
تـا بـی خـبـر بـمــیـرد در درد خـود پـرسـتـی
غاشق شـو ار نه روزی کـار جـهان سـر آیـد
نا خوانـده نـقـش مقـصـود در کـارگاه هـسـتی
دوش آن صنم چه خوش گفت درمجلس مغانم
با کافـران چـه کـارت گـر بـت نـمی پـرسـتی
***
بشنواین نکته که خود را زغم آزاد کنی
خون خوری گرطلب روزی ننهاده کنی
آخـر الامر گـل کوزه گران خواهی شد
حالـیا فکر سـبو کـن که پر از باده کنی
تکیه برجای بزرگان نتوان زد به گراف
مگـر اسـباب بـزرگـی هـمه آمـاده کـنی
***
جز هـسـتی دوسـت در جـهان نـتوان یافـت
در نــیست نــشانه ای زجــان نـتوان یافـت
"درخانه اگرکس است یک حرف بس است"
در کـون و مـکان به غـیر آن نـتوان یافـت


سلام!
امشب قبل از جلسه داشتم یه چندتا کارت تبریک آماده می کردم، یعنی داشتم دنبال چندتا شعر قشنگ می گشتم تا براشون بنویسم. دیدم اگه شماهم بخونیدشون خوبه. البته من شعرهای حافظ رو خیلی دوست دارم یرای همین هم اکثر شعرا ماله حافظه.

سلام!
دانشگاه كه باز شده و روزاز نو روزي از نو!درس و كلاس و رفقا و...تا ببينيم اين ترم چه گلي مي كاريم!
ديروز هم اولين جلسه كلاس زبان رفتم، خيلي خوش گذشت.....

...این فصل رابامن بخوان باقی فسانه است
این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است...

بعضی وقتا به یه شعرهایی خیلی علاقه پیدا می کنم اینم یکیشه.

من خودم به یه سری وبلاگ هرروز سر میزنم.
دوست دارم هر روز تازه بشن. حالا که خودم بعد یه مدت به ویلاگم سرزدم می بینم که ای دل غافل! دو هفتس آپدیتش نکردم!
البته بین خودمون بمونه کی سر میزنه اینجا!

سلام!
توی این چند روز سرم خیلی شلوغ بود!
راسته که میگن دنیا دو روزه؟
نمی دونم ولی برایه من دنیا یه روزه همون روزی که توشم!
البته نمی خوام برنامه ریزی و دور اندیشی رو نفی کنم، ولی می گم آدم هرکاری می خواد انجام بده باید همت کنه وانجام بده نه اینکه فرداهم روز خداست!

سلام!
این دو سه روز که نبودم و این صفحه رو به روز نکردم، به خاطر این بود که با خانواده رفته بودیم اصفهان خونه ی خاله. از اونجا هم با اینکه دسترسی به اینترنت داشتم ولی حال این کارا رو نداشتم. اصفهان مثل همیشه قشنگ بود به خصوص که توی رودخونه هم آب بود. یه سری به باغ پرندگان زدیم که خیلی عالی بود، اگر احیاناً اصفهان اومدید حتماً یه سری بهش بزنید. بقیه جاهارو هم که اگر بخوام تعریف کنم تمومی نداره...

البته همیشه نتیجه کار عملی از کار فکری زود تر به دست میاد حالا می خواد که اینکار توسط یه عده برای نشون دادن قدرت وتسکین زخمیکه بخودشون خورده انجام بشه ویا توسط یه عده دیگه برای...
به هرحال تا بوده دنیا محل تعامل همچین نظراتی وآدمایی بوده. مهم اینه که آدم همیشه یه درصد احتمال اشتباه رو برایه خودش در نظر بگیره. همیشه یه نیم نگاهی از بالا از یه جایی که خودش معلوم باشه بندازه، ببینه واقعاٌ داره بهترین کار ممکن رو انجام می ده، اونجایی که وایساده ادامه همون خطی که همیشه دوست داشت، آخرش به همون جایی که بعداٌ آرزوش رو می کنه میرسه...
نمیدونم چرا هروقت اینجا شروع به حرف زدن می کنم آخرش به یه همچین جاهایی می رسه و حس می کنم باید از بالایه منبر بیام پایین. شاید چون خودمم باید عین همین حرفارو بهم بزنن.

سلام!
چند روزی بود حال نوشتن نداشتم. من اینکه آدم یه چیز جالب بنویسه رو به اینکه همیشه بنویسه ترجیح میدم.
از چند وقت پیش از اینور واون ور زمزمه ی سالگرد 11 سپتامبر به گوش می رسید. هرکسی نظری می داد، بعضی ها هم می گفتند درسالگرد 11 سپتامبر آمریکا قراره به ایران حمله کنه. البته از قدیم گفتن شایعه رواحمق باور می کنه و ... پخش می کنه که البته نه شما احمقید نه من ...
ولی جداٌ می شه در آمریکا هم تفاوت بین دیدها رو مثل ایران دید که یه عده معتقد به کار فرهنگی واجتماعیند ویه عده به کارهای یدی و زور وتهدید متوسل میشوند.

نمی دونم نظرتون راجع به اوضاع سیاسی مملکت چیه، منم فعلان نمی خوام نظری بدم! نمی خوامم مثله خیلیای دیگه اظهار نا امیدی کنم ولی خدا وکیلی خیلی درهم بر هم به نظر میاد هر کی هر کاری دلش می خواد می کنه، نمی دونم اون ضرب المثل شنیدید که که یه لشکر روباه با فرمانده شیر از یه لشکر شیر با فرمانده شیر برندست، چون یه لشکر روباه می دونند شیر قویتره همه به حرفش گوش می دهند ولی یه لشگر شیر همه ادعای فرماندهی دارن هیچکس کار انجام نمی ده. البته نه اینکه بخوام بگم که همه باید مطیع بی چون وچرا بالا ترشون باشن که این جزوه احمقانه ترین کاراست، ولی خدا وکیلی اینقدر که ادعامون می شه چه قدر خودمون دستبکار می شیم. راننده تاکسی به کارمندا فحش میدن کارمندا به بقالا، بقالا به دکترا، دکترا از پلیسا ... همه از همه گله داریم از همه توقع داریم ولی خودمون از همه بدتر از از زیرکار درروتر، موقش که برسه از همه چاپلوستر از همه بی مسولیت تر؛ نه جداٌ کی قراره یه تکونی به خودمون و مملکتمون بدیم.....

امروز رفتم یه سری به دانشگاه زدم، کم کم داره دوباره زنده می شه. کلی کار بوده که باید انجام میدادم ولی یادم رفته که بکنم. کارنامه و برگه انتخواب واحدم گرفتم. به به چه نمره های درخشانی باید برای خودم اسفند دود کنم. فعلاٌ چون وبلاگ خلوته و کمتر کسی سر میزنه، مطالب عمومی کمتر می نویسم.

سلام
وبلاگ نویسی یه خصوصیت علاقه به اظهار نظر می خواد که من یا باید به دستش بیارم،
یا بیخیال وبلاگ مبلاگ شم.اما خوب مثل اینکه علاقه به اظهار نظره داره قلبه می کنه!

نمی دونم چی بگم، از کجا شروع کنم، کدوم خاطره رو تعریف کنم؛
ازحرم بگم یا از والیبال های تو حیاط؛ چه حالی می داد...
از شام ونهار دور هم یا از استپ هوایی و اسم گذاشتنهاش؛ عنقریب...
از هندونه خوردن روی پل تو طرقبه یا از سحربیدار شدنهاش؛ خواب موندناش...
از دستمبوهای باغ رضی اینا یا از یخ آوردن و نون گرفتناش؛ چه صفایی داشت...
هیچ وقت تموم شدن این خاطره ها؛ روز بعد اردو رو دوست نداشتم...

سلام.
ديروز صبح ساعت 4 - 4.5 رسيديم تهران. خيلي خوش گذشت. جاي همه بچه هايي كه نيمدند خالي بود.
دامغان باغ دكتر رضي هم خيلي خوش گذشت. واقعاٌ شرمنده مون كرد.

سلام.امروز عصر احتمالاٌ راهی مشهدم. با پنج تا از بچه ها. زودتر می ریم تا کارا رو راست وریست کنیم برای وقتی که بقیه بچه ها می آیند.

کم کم با یکم دستکاری جزیی صفحه داره بهتر میشه.

با اینکه خیلی html بلد نیستم، ولی بالاخره با کلی ور رفتن با ابر متن template تونستم یه سری لینک به صفحه اضافه کنم.

دارم سعی می کنم اسم صفحه رو درست کنم.

بسم الله!
فعلاٌ آروم آروم شروع می کنیم تا بعد!