مغز
خنديد، كتكش زدند.
ساكت نشست، متهم به توطئه خزنده شد.
دنبال خوشگذراني رفت، به اتهام فساد اخلاقي دستگير شد.
دنبال ثروت رفت، به اتهام فساد مالي دستگير شد.
دنبال قدرت رفت، به اتهام اقدام عليه حكومت دستگير شد.
گريه كرد، به اتهام اشاعه نااميدي بازداشت شد.
نوشت، به اتهام اشاعه اكاذيب و اهانت به مسوولان دستگير شد.
ننوشت، توسط دوستانش متهم شد.
راه رفت، به اتهام ولگردي كتك خورد.
نشست، متهم به ايجاد سدمعبر شد.
...و بالاخره يك روز مغزش را به كار انداخت و فرار كرد.

نتيجه‏گيري اخلاقي: يك علت فرار مغزها اين است كه آدم مغزش را به كار مي‏اندازد.

(به نقل از نبوي آنلاين)" www.nabavionline.com"